دیوانهبازی-کریسین بوبن
دیوانهبازی کتاب خوشخوانی است. همین طور پر است از جملات حکیمانه. کتاب، داستان عشقبازیهای یک دختر است. اولین معشوقش یک گرگ است. یکبار هم عاشق درخت افرا میشود. یکی از جملاتش که خیلی تکانم داد، این است که: ((جنون، به جای اشکهایی میآید که نمیتوان ریخت.))
این کتاب را تا به حال چند ناشر چاپیدهاند. من ترجمهی نشر چشمه را خواندم و خوشم آمد. در ضمن، هیچی!